با ما در تماس باشید: info@scrumfarsi.ir

موثرتر کردن اسپرینت‌ها

هدف، زمان‌بندی و شرکت‌کنندگان اسپرینت به‌خوبی تعریف شده‌اند. با این حال، مشاهده شده که تیم‌های اسکرام در الگوهای نامناسبی قرار می‌گیرند که ارزش اسپرینت‌ها را کاهش می‌دهد.

الگوهای نامناسب رایج شامل موارد زیر است:

  1. انتقال مداوم کار از یک اسپرینت به اسپرینت بعدی: تیم‌هایی که کارهای خود را به گونه‌ای برنامه‌ریزی نمی‌کنند که در اسپرینت جای بگیرد، مجبور می‌شوند کارها را به اسپرینت بعدی منتقل کنند.
  2. تغییر مکرر طول اسپرینت: با تکامل محصول، تیم‌هاممکن است طول اسپرینت را طولانی‌تر یا کوتاه‌تر کنند. با این حال، تغییر مکرر طول اسپرینت ممکن است نشان‌دهنده این باشد که تیم بین تمایل به جلسات کمتر (برنامه‌ریزی اسپرینت، بازبینی اسپرینت و بازنگری اسپرینت) و نیاز به بازخورد بیشتر از ذینفعان در نوسان است.
  3. اسپرینت‌های تخصصی: اسپرینت‌های تخصصی (مانند اسپرینت‌های طراحی، تحلیل یا تست) معمولاً نشان‌دهنده این است که تیم درک درستی از اسکرام ندارد. به عنوان مثال:
    • برخی تیم‌ها یک “اسپرینت صفر” ایجاد می‌کنند که قبل از شروع رسمی پروژه است. این تیم‌ها ممکن است احساس کنند که باید برخی مستندات (مانند بک‌لاگ محصول و تعریف انجام شده DoD) را ایجاد کنند، یا به سوالات فنی یا رویه‌ای قبل از شروع اسپرینت پاسخ دهند. با این حال، اساس اسکرام بر این است که بتوان با مشکلات پیچیده شروع کرد و آنها را به‌طور افزایشی و تکراری (incrementally ) حل کرد. چیزی به نام “اسپرینت صفر” وجود ندارد، فقط یک “اسپرینت” است.
    • برخی تیم‌ها یک اسپرینت “تثبیت” ایجاد می‌کنند که به بهبود کیفیت محصول اختصاص دارد. اگر تیم احساس کند که داشتن یک اسپرینت “تثبیت” ضروری است، اغلب به این دلیل است که آنها در روند ایجاد و تکامل، به انطباق با تعریف انجام شده دقت نکرده اند. آنها معمولاً حجم کار زیادی را وارد اسپرینت می کنند و به این ترتیب وقت کافی برای ایجاد یک نتیجه با کیفیت بالا ندارند. اسپرینت‌های “تثبیت” نباید وجود داشته باشد. بلکه در اسپرینت‌های اولیه، تعریف انجام شده ممکن است سختگیری کمتری داشته باشد و در طول چندین اسپرینت، تعریف انجام شده به‌طور فزاینده ای سختگیرانه‌تر شده و اسپرینت‌های بعدی را مجبور کند به‌جای اینکه به طور ناگهانی یک اسپرینت برای اصلاح مشکلات کیفیت ایجاد کنند، کیفیت بالاتری داشته باشند، .
  4. اجرای اسپرینت‌ها به عنوان پروژه‌های کوچک-آبشاری (mini-waterfall): ابتدای اسپرینت برای توسعه راه‌حل استفاده می‌شود و نزدیک به پایان اسپرینت، تمام کارها به مرحله تست می‌رسد. (هر کار/تسک باید در زمان ایجاد تست و تایید شود نه در انتهای اسپرینت)
  5. قرار دادن تمام بک‌لاگ اسپرینت در حالت “در حال انجام” هنگام شروع اسپرینت: اغلب تیم‌ها از تخته‌ای (Board) برای نمایش وضعیت هر آیتم در بک‌لاگ اسپرینت استفاده می‌کنند. این وضعیت‌ها در حالت حداقلی شامل “برای انجام”، “در حال پیشرفت”، “مسدود شده” یا “انجام شده” است. این الگوی نامناسب زمانی رخ می‌دهد که توسعه‌دهندگان آیتم‌های بک‌لاگ محصول (PBI) که قصد دارند در ابتدای اسپرینت روی آنها کار کنند را انتخاب کرده و همه را در حالت “در حال انجام” قرار می‌دهند. (تنها کارهایی که شروع به انجام آنها کرده‌اید را در “در حال انجام” قرار دهید و اجازه بدهید کارهایی که قصد انجام آنها را در آینده دارید در ToDo بمانند).

نکاتی برای اسپرینت‌های قویتر:

شکستن الگوهای نامناسب ذکر شده بالا به ایجاد اسپرینت‌های قوی و موثر کمک می‌کند. نکات زیر را در نظر بگیرید:

  • اسپرینت دو هفته‌ای ممکن است نقطه شروع خوبی برای تعیین طول اسپرینت باشد. اگر آیتم‌های بک‌لاگ محصول نتوانند به اندازه‌ای کوچک شوند که در یک اسپرینت دو هفته‌ای جا بگیرند (اندازه هر آیتم باید به گونه ای باشد که کار تعریف شده در طول اسپرینت جاری به اتمام برسد) یا اهداف اسپرینت نتوانند در دو هفته محقق شوند، طول اسپرینت را افزایش دهید. اسپرینت‌های کوتاه‌تر به دلیل فراهم کردن فرصت‌های بازخورد و تطبیق بیشتر مفید هستند.
  • طول اسپرینت را تا حد امکان ثابت نگه دارید. گاهی اوقات تیم‌ها طول اسپرینت را در دوره‌های تعطیلات افزایش می‌دهند تا “سرعت” (velocity ) خود را در اسپرینت‌ها ثابت نگه دارند. درحالی که، سرعت (velocity ) واحد اندازه‌گیری ضعیفی برای سنجش میزان ارزش ایجاد شده است. تیم‌ها باید به سادگی مقدار کاری را که برای دوره‌های غیبت طولانی برنامه ریزی می‌کنند، کاهش دهند.

متن اصلی این نوشته در سایت Scrum.org را اینجا بخوانید.